سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در فراگیریش پرهیزگاری نورزد، خداوند به یکی از این سه چیزمبتلایش می کند : یا او را در جوانی بمیراند یا وی را در روستاها بیفکند و یا به خدمت پادشاه مبتلا گرداند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
مجموعه اشعار مرتضی رهنما

رسیده لحظه آخر برادر     بیا تا گیرمت در بر برادر

مهلا مهلا یابن الزهرا     یابن الزهرا مهلا مهلا

برادر جان بیـا یـکدم کنـار زینـبـت بنشین    پریشان
گشتم و مضطر دو چشمان ترم را بین

منی که هر کجا بودم همیشه همرهت اینک شده
وقت وداع ما از این رو من شدم غمگین

بیا یکدم کنارمن برادر   نگر بر حال زار من برادر

مهلا مهلا یابن الزهرا     یابن الزهرا مهلا مهلا

برادر کوفیانی که برایت نامه ها دادند       چرا
تنهائی و آنها کنون خوشحال و دلشادند

مگر اینان نمی گفتند که ما جمله مسلمانیم بـبـین
مـزد رسـالت را چـگـونه بـر نبی دادند

زجور دشمن کافر برادر     شدی بی یار و بی یاور برادر

مهلا مهلا یابن الزهرا     یابن الزهرا مهلا مهلا

منم زینب همـانـیکه بدیـدم داغ پیغمـبـر      پس
از مادر شدم تنها انیس و مونس حیدر

حسن را پاره پاره شد جگر از کینه اعدا       بدیدم
جسم بی جانش فتاده بود و در بستر

به هر جا همدمم بودی برادر     تسلای غمم بودی برادر

مهلا مهلا یابن الزهرا     یابن الزهرا مهلا مهلا

بگو بامن برادرجان چه شد قاسم چه شد اکبر     بگو
با خواهرت جانا کجا گشته علی اصغر

بـرادر یـاورانت کـو حبـیـب مهـربـانت کـو   چه شد عون و چه شد جعفر چه شد عباس آب
آور

منم زینب منم زینب برادر      رسیده جان من برلب برادر

مهلا مهلا یابن الزهرا     یابن الزهرا مهلا مهلا

برادر یک نظر اینک به حال خواهرت بنما رسیـده
لحظه آخـر نظـر بـر زینبت بنما

کمی آهسته تر جـانـا وصیت دارم از مادر      بگیر
این کهنه پراهن و آنرا بر تنت بنما

سفارش دارم از مادر برادر     تو را بوسه زنم  حنجر برادر

مهلا مهلا یابن الزهرا     یابن الزهرا مهلا مهلا


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط مرتضی رهنما 87/11/19:: 4:44 عصر     |     () نظر